ازدواج
سلام نازنینم
دیروز پدرجون تعریف می کرد تو راه مهدکودک یه عکس پسر و دختر کوچولو با لباس عروسی سر در موسسه قوامین دیدی بعد با تعجب از پدرجون پرسیدی که پدرجون مگه بچه ها هم ازدواج می کنن؟ پدرجون گفت نه این یه عکسه گذاشتن که به عروس دامادها پول بدن که ازدواج کنن. بعد به شوخی ازت پرسید تو می خوای ازدواج کنی تو هم دستای کوچولوتو باز کردی و گفتی منکه پول ندارم! پدرجون گفت ایشالا اندازه من شدی ازدواج می کنی تو هم تند گفتی نه پدر جون شما پیرمرد شدی من اندازه مامانم شدم ازدواج می کنم. الهیییییییییییی من فدات بشم که اینقد زرنگی ایشالا یه داماد خوشتیپ می شی نازم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی