محرم امد
محرم امد
تا هست جهان شور محرم باقیست این جلوه ی جان در همه عالم باقیست
از ناله ی نینوای یاران حسین همواره به لب زمزمه غم باقیست
بازم ایام سوگواری اقا اومد. این روزارو واسه حال و هوای خاصی که شهر به خودش می گیره خیلی دوست دارم. یادش بخیر اولین محرم بعد تولد امیر جونم دقیقا شش ماهه بود. یادمه یه لباس به شکل ششماهه امام حسین تنش کردم و بردمش مسجد محدثین که مراسم شیرخوارگاه حسینی داشتند. فداش بشم که کل مراسم عین یه فرشته کوچولو خواب بود. یادمه وقتی بغلم بود با تمام وجود زخم دل حضرت رباب و درک می کردم. اینکه یه فرشته شش ماهه داشته باشی و یه عده نامرد نذارن بهش اب بدی اشکام بند نمی اومد. فدای دل خانوم خودم که مادر شدم فهمیدم که چقدر سخته نتونی واسه جگر گوشه ات کاری بکنی. از اون سال بیشتر از همه شهدای کربلا جیگر واسه خانوم رباب و شش ماهه اش اتیش می گیره. خدایا به حرمت شش ماهه امام حسین حافظ همه بچه ها و امیرنازم باش و همه کوچولوهای مریض و شفا بده و هیچ مادری و نا امید نکن الهی امیین.