امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

مامان و امیر ناز

محتاج دعام

1391/12/4 22:16
نویسنده : مامان سمیه
906 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق مادر این روزها حالم خوش نیس یه هفته ای میشه که بخاطر انفلونزا گرفتار سرفه های شدید و تب شدی که بخاطر الرژی این عوارض شدیدتر شده و حتی با وجود اسپرهای متفاوت شب ها از سرفه نمی تونستی بخوابی الان دو روزه کمی بهتر شدی اما دو روزه مامانم به خاطر درد شدید قلب بستری شده خیلی ناراحتم قراره فقط دو هفته دیگه قراره برن مکه و از اونجا که برای بار اوله که می خواد بره و برای این سفر روزشماری می کرد اصلا روحیه خوبی نداره و همش گریه می کنه اینقدر که جلوی خودش به روی خودم نیاوردم و ریختم تو دلم و دلداریش دادم خودم دیشب کارم به سرم کشید.. خیلی دلم میسوزه مامانم سنی نداره همش دعا می کنم خدا بهش کمک کنه و بتونه به این سفر بره فدای تو فرشته نازم بشم که اینقدر دلت پاکه و همش بهم می گی که واسه عزیز دعا می کنم.. از دوست های گلم معذرت می خوام که این چند وقت نمی تونم زیاد بهشون سر بزنم شرمنده نظراتت قشنگشون هستم ازشون می خوام با دل پاک و مهربونشون واسه مامانم دعا کنن....دیروز که بیمارستان کنار مامانم بودم یهو چشمم افتاد به بخش کناری که بخش مراقبتهای ویژه کودکان بود وای خدای از یاداوریش قلبم اتیش می گیره فرشته های نازی که دستهای کوچولوشون پر سرم بود تمام دلم پر غصه شد با همه وجودم واسه سلامتی شون دعا کردم بمیرم واسه دل مادراشون.. معذرت می خوام که این پستم پر غصه بود...

پی نوشت: امروز بعداظهر امیرنازم اومد ملاقات عزیزجونش که خیلی ام خوشحالش کرد ایشالا مامانم زود خوب شه برگرده خونه وقتی نیس دلم نمیاد برم اونجا..

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)