امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

مامان و امیر ناز

فرشته ام همچنان در ارزوی خواهر

1391/9/23 20:40
نویسنده : مامان سمیه
847 بازدید
اشتراک گذاری

پسر خوشگلم دوباره این چند روزه واسه خواهر دار شدن گیر داده.. هر چی هم بهش می گم تو یکی یه دونه منی دیگه خواهر می خوای چیکار؟ بازم همه جا میشینه گله می کنه که مامان واسم یه خواهر نمیاره.. دیروز خونه عزیز گفت: این مامانم خیلی بد شده هر چی بهش می گم خواهر بیار گوش نمیده اخه من چقدر تنهایی پرشین تون ببینم؟؟؟ امروز هم دوباره جلوه عمه و مادرجونش گفت مامان من بزرگ شدم بچه دار شدم اونوقت بچه ام باهام قهر می کنه میگه چرا من عمه ندارم منم میگم همش تقصیر مامانمهتعجبامان از بچه های این زمونه ادم می مونه چی بگه...؟ منم گفتم خب زن عمو داره نی نی میاره میشه داداشه تو تند گفت: اون مثل داداشمه داداشم که نیست چون تو به دنیاش نیاوردی.. فرداشب هم قراره بریم خونه یکی از دوستای بابا که یه پسر همسن تو داره و تازگی ها دختردار شدن خدا به دادم برسه وقتی تو خواهرش و ببینی.. وقتی اینارو می گی کلی عذاب وجدان می گیرم اما واقعا شرایطشو ندارم نازنینم..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان نیایش
24 آذر 91 12:23
سلام مامانی گل خدا نکنه دوست خوبی مثل شما رو یادمون بره این چه حرفیه نگو تو رو خدا میدونی بیشتر وقتا دوستانی که میان و نظر میذارن اگه آدرس هم بذارن بلافاصله قبل از جواب دادن نظراتشون میرم خونه هاشون تا خدای نکرده یادم نره بهشون سر بزنم ولی شما گاهی اوقات که آدرست ثبت نمیشه یادم میره از تو لینکا پیداش کنم الانم خیلی نگا کردم تو لینکا تا به چشمم خورد ممنونم ازت که همیشه پیشمون میای کوتاهی منو ببخش د وست خوبم
مامان نیایش
24 آذر 91 12:23
خب مامان سمیه یه خواهر براش بیار راس میگه پسری قربونش برم


کاش به همین راحتی بود خواهررررررررر
مامان نیایش
24 آذر 91 12:26
میگم حالا واقعا مامانی به این موضوع فکر کردی اصلا ؟اینکه دو تا بچه داشته باشی یا یکی ؟نیایش که همین الانم گاهی اوقات یه چیزایی میگه که من نمیذارم خیلی بهش فکر کنه و سوال کنه اما فکر خودم مشغول شده که اگه یکی یه دونه بمونه مثلا هفت هشت سال دیگه احتمالا خیلی ناراحته از این موضوع و احساس تنهایی میکنه نه؟اما خیلی میترسم حاملگی سختی هم داشتم موقع نیایش
مامان نیایش
24 آذر 91 12:27
امام حسین پشت و پناهت باشه
مامان سوشیانت
24 آذر 91 18:49
اخی ولی این خیلی خوبه همسن های امیررضا جون حتی حاضر نیستن بشنون مامانشون نی نی دیگه بیاره
مامانی وروجک ارمیا
24 آذر 91 21:49
چه جالب!یعنی چند سال دیگه ارمیا ازم خواهر میخواد؟ای وروجک!
کاکل زری یا ناز پری
25 آذر 91 0:08
الهی بگردم خوب راست میگه دست به کار شو سمیه جون تنبلی نکن الان سن امیر مناسبه ها


ایشالااااااااااااااا
مامان امیررضا
26 آذر 91 7:25
سلام عزیزم منم باهات موافقم شرایط جورنیست برا بچه دومی اگه نه که عیبی نداره
منا مامان یسنا
26 آذر 91 13:32
ای جونم عزیزم قربون تنهاییت برم بچه ها تواین سن تنهایی رو دوست ندارند.امیر منو یاد بچگیم انداخت اینقدر گفتم تا 1خواهر اومد ودنیا مال من شد


الهییییییییی حالا شاید واسه امیرم همین شد
نایسل
27 آذر 91 18:19
ای جان دلش خواهر میخواد خوب یه سری تصویر جلو نوشته ات بود نتونستم کامل بخونمششش ایشالا شرایطط جور بشه براش یه خواهر بیاری
هیراد و عمه لیلاش
27 آذر 91 19:43
سلام عزیزم ممنون از لطفت
خدا پسر گلتو حفظ کنه
دلم برای کوچولوهای این نسل میسوزه یه نسل پیش ما سه تا بودیم به مامانم میگفتم چرا اینقدر ما کمیم حالا میگم این طفلکیها دیگه چی بگن
همیشه شاد وسلامت باشید

سلام عزیزم ممنون از لطفت واقعا راست گفتی خیلی واسشون سخته

فرزانه
2 دی 91 9:30
سلام ای جـــــــــان ... خب براش یه خواهر بیارید دیگه ...
مامان نيروانا
5 دی 91 13:54
من آرزو ميكنم نيروانا هيچوقت به اين مسئله حتي فكر هم نكنه و اگه جاي تو دوست نازنينم بودم و واقعاً به فرزند دوم فكر نميكردم. بلكه سعي ميكردم هر جور شده متقاعدش كنم. حتماً يه راهي پيدا ميشه، نگران نباش عزيزم. به نظر من اين درست نيست كه فرزند دومي دنيا بياد فقط براي اينكه تنهايياي فرزند اول رو پر كنه. فلسفه ي حيات و لزوم بودنش بايد خييييلي بالاتر از اينا باشه. خب البته اين نظر منه و نميدونم چرا دارم به تو ميگم،‌ شايد اينجا جاش بود شايدم نه. در هر صورت جسارت منو ببخش سميه جون. برات آرزوي موفقيت ميكنم عزيزم. ميبوسمتون


سلام عزیزم حق داری گلم اما منم خودم دوست دارم یه فرشته مثل دختر نازت داشته باشم اما تا خدا چی بخواد...