امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

مامان و امیر ناز

و اما عشق.....

1391/9/23 20:32
نویسنده : مامان سمیه
857 بازدید
اشتراک گذاری
سلام پسر قشنگم این متنی که پایین برات می نویسم یه جوری خیلی به دلم نشست امیدوارم یه روزی به عشق زندگیت برسی و با همه وجود باهاش خوشبخت بشی...
پســـرم!
پسر نازنینم
میدونم که تو هم یه روزی عاشق میشی. میای وایمیستی جلوی من و بابات و از دخترکی میگی که دوسش داری!
این لحظه اصلا عجیب نیست و تو ناگزیری از عشق....! که تو حاصل عشقی
پســ ـرم......

...
مامانت برای تو حرف هایی داره
حرف هایی که به درد روزهای عاشقیت میخوره...
عزیزدلم!
یک وقتهایی زن ِ رابطه بی حوصله و اخموست. روزهایی میرسه که بهونه میگیره.
بدقلقی میکنه و حتی اسمتو صدا میکنه و تو به جای جانم
همیشگی میگی: "بله!"
و اون میزنه زیر گریه....
زن ها موجودات عجیبی هستند پسرم...
موجوداتی که میتونی با محبتت آرومشون کنی و یا با بی توجهیت از پا درش بیاری... باید برای اینجور وقتها آماده باشی. بلد باشی. باید یاد بگیری
که نازش را بکشی...
عزیزم. پسر مغرور و دوست داشتنی من!!!ناز کشیدن شاید کار مسخره ای
به نظر برسه اما باید یاد بگیری....
زن ها به طرز عجیبی محتاج لحظه هایی هستن که نازشون خریدار داره...
میدونی؟
این ویژگی زنه، گاهی غصه ها مجبورش میکنن به گریه...! خیلی پاپی‌
دلیل گریه ش نشو... همیشه نیازی نیست دنبال دلیل و چرا باشی
تا بخوای راه حل نشونش بدی....
گاهی فقط باید بشنویش. بذاری توی بغلت گریه کنه و بعد فقط دستش را بگیری
و ببریش بیرون یه هدیه کوچولو براش بگیری و بگی که چقدرخوشگله!.
ازش تعریف کنی و باهاش حرف بزنی ...یاد بگیر که با مردونگیت غصه هاشو
آب کن نه که از غصه آبش کنی......
اگر هم که پای فاصله درمیونه کافی هست نازش کنی .. بهش زنگ بزنی باهاش
حرف بزنی... اگر بازم گریه کرد و آروم نشد دلسرد نشو . باز هم صداش
کن!!! عاشقانه صداش کن، حتی اگه واقعا خسته ای!!!!
بهت قول میدم درست اون لحظه ای که داری فکر میکنی این صدا کردنا ...
فایده ای نداره و نمیخواد حرف بزنه و میخواد تنها باشه.
برمیگرده طرفت و توی آغوشت خودشو رها میکنه و...
زن ها هیچ وقت این لحظه ها که پاش وایسادی رو فراموش نمیکنن
و همه انرژی که براش گذاشتی رو بهت برمیگردونن...
پسرم!!!
                      
                                      برگرفته از وبلاگ سوشیانت جون
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

هیراد و عمه لیلاش
23 آذر 91 22:28
سلام به دوست جونی عزیزم بعد یه خواهش کوچولو از شما من در مسابقه سوگواره محرم اتلیه سها شرکت کردم ممنون میشم که به ادرس زیر مطلب رفته و به عکس من یعنی هیراد رحم جو امتیاز پنج بدهید قول میدم ٣٠ ثانیه بیشتر از وقت نازنینتونو نگیره منتظر یاری شما هستم http://soha.torgheh.ir/festival/festivalPage.php?festival=5 ضمنا ادرس لینک شده در صفحه وبلاگ هیراد جان موجود است راستی اگر قبلا به کوچولوی دیگه ای رای دادید میتونید دوباره برید و به هیراد جون رای بدید
کاکل زری یا ناز پری
25 آذر 91 0:07
منم تو وبلاگ یکی از بچه ها این متنو خوندمو خیلی خوشم امد
مامان نيروانا
2 دی 91 10:59
سلام عزيزم. اومدم ازت تشكر كنم خونه ي دخترم شب يلدا يادگاري قشنگ گذاشتي. اين نوشته ت هم خيلي قشنگه. كاش بياد اميرناز بمونه. ميبوسمتون


مرسی عزیزم