بازی من و امیرجونمم
نازنینم این چند روز خیلی تنهات گذاشتم اخه نازنینم دوست نداشتم تو اون فضا پر از غم و ناراحتی باشی. غروب که بعد از مراسم هفتمین روز اومدم خونه ازم خواستی باهات بازی کنم. من با اینکه از نظر روحی و جسمی خسته بودم اما دلم نیومد بهت نه بگم و با هم قایم موشک بازی کردیم. فدای خنده هات بشم که کلی خستگی و سردردم و بهتر کرد. بعد نشستیم دو تایی منچ بازی کردیم و واسه اولین بار مارپله بازی کردیم و یه بار تو بردی و یه بار هم من. فدات بشم که وقتی بردی کلی ذوق کردی. راستی عزیزم امروز اولین کارت تشویقی خودشو از مدیرشون گرفت. چون خیلی با ادب و اقا بود دو تا کارت تلاش و تبریک بهش دادن. ایشالا تو همه مراحل زندگیت موفق باشی نازنینم.
اینم عکس کارتت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی