امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

مامان و امیر ناز

پرستار کوچک من

1391/8/9 9:39
نویسنده : مامان سمیه
964 بازدید
اشتراک گذاری

دو سه روزیه که سرمای بدی خوردم زیاد حالم خوب نیود. واسه همین بیشتر تو رختخواب بودم.پسر نازم همش می اومد کنارم و می گفت قربونت برررررررررم مامان ایشالا زود خوب شی. بعدشم نوازشم می کرد و می گفت مامان استراحت کن زود خوب شی. وسطای بازی کردنش هی می اومد نازم می کرد و وقتی بهش می گفتم بوسم نکن سرما می خوری موهامو می بوسید. من چه عشقی می کردم مامانی دوس داشتم همش مریض باشم و تو پرستارم باشی نازگلم. امروز صبح قبل رفتن به مدرسه وقتی دیدی بهتر شدم کلی خوشحال شدی بعدش از شبکه 5 تهران داشت حرم امام رضا نشون می داد من بهت گفتم مامان حرم و ببین دعا کن چون اسم قشنگ اقا رو داری دعا تو قبول می کنه دیدم دستهای کوچولوتو بردی بالا گفتی امام رضا مامانم زود خوب شه.. الهیییییییییی نمی دونستم چی بگم چشام پر اشک شد چظور خدارو شکر کنم بخاطر فرشته ای که بهم داد. خدایا همیشه مواظبش باش.

اینم عکس فرشته من تو باغ خونه بابابزرگ

ناناز

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان شهرغريب
9 آبان 91 10:40
سلام خداحفظش كنه بااين دل مهربونش عكسشم زيباست خوشحال ميشم بهمون سربزني
ستاره
9 آبان 91 11:21
ای جوووووووونم واقعا که خیلی مزه میده.... بچه ی آدم وقت و بی وقت ...بادلیل و بی دلیل قربون صدقه ی مامان بره...بوسش کنه انگار داری تو آسمونا پرواز میکنی.... چه عکس خوشگلی...دلم خرمالو خواست
مامان فافا
9 آبان 91 12:38
خدا واستون نگهش داره.چه پسر مهربونی خیلی دوست دارم امیر جون
مامانی چشم به راه
10 آبان 91 8:29
واااااااااااای خوشبحالت سمیه جوون ....چه عشقی میکنی بااین پسرمهربوووونت..الهی قربونش برم.....خدا حفظت کنه عزیزدل خاله میبوسمت خوشگلم...
مامان هلیا
10 آبان 91 10:00
خدا حفظش کنه اینم یه بوس ابدار
کاکل زری یا ناز پری
11 آبان 91 21:35
امیر جون مهربون بــــــــــــــــــــــــــــوسسسسسسسسسسس
مامان بهراد
12 آبان 91 11:49
شرمنده جدیدنا یکم تو کامنت گذاشتن تنبل شدم و فقط میام پست ها رو می خونم و میرم
مامان بهراد
12 آبان 91 11:51
وااااااااااااااای چه باغ خوشگلی من عاشق خرمالو هستم...........
مامانی وروجک
27 آبان 91 22:42
قربون درک و فهم بالات عزیزم.