امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

مامان و امیر ناز

اولین نوشته ها

1391/8/7 9:07
نویسنده : مامان سمیه
935 بازدید
اشتراک گذاری

ناز گلم این روزها تو مدرسه خوندن حروف رو یاد می گیره البته چون امادگی هستن فقط خوندن نوشتن و یاد نمی دن اما من ازش خواستم اونارو بنویسه که برای بار اول به نظرم خیلی خوب نوشت. روز عید قربان همراه پدرجون و دایی اینا رفتیم جنگل نور. اونجا امیرنازم به اصرار خواست اسب سواری کنه البته همراه باباش سوار شد و کلی خوشش اومد. اونروز کلی با هم بازی کردیم و مسابقه دو دادیم. نازم عاشق اینه که باهاش بازی کنیم.منم کلی کیف می کنم وقتی بازی می کنیم و تو از ته دل می خندی. دیروز با هم رفتیم یه نمایشگاه قرانی که کنار خونمون بود. یه خانه بازی توش بود که امیرنازم کلی خوشش اومد بازی کرد. چند تا کتاب براش خریدم جالبه کتاب های مذهبی که روش صحنه های عاشورا داشت توجه اشو جلب می کرد می گفت مامان این امام حسین واسم بخر.یه سی دی بازی هم براش خریدم که وقتی اومدم خونه حسابی از خریدنش پشیمون شدم. اخه تمام بازی و سرگرمی هاشو خواستن قرانی بذارن اما هیچ جذابیتی برای بچه ایجاد نکردن که خوشش بیاد امیرم اصلا خوشش نیومد.

نازم

اینم عکس نوشته ها

نوشته

ن

نمایشگاه

 

نمایشگاه

نازم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

سمی مامان امیرین
7 آبان 91 9:22
سلام.ممنون که اومدین پیش ما. امیرحسینم میره پیش دبستانی منتها توی مهد برای همین عنوان کردم میره مهد. بله تفاوت سنی پسرام نسبتا کمه...سخت ولی شیرین. منم از آشنایی با شما خوشحالم.امیدوارم دوستای خوبی برای هم باشیم .پسرامون فقط یه 20 روزی فاصله دارن و اسمهاشونم به هم نزدیکه همینطور اسم ماماناشون
مهتاب
7 آبان 91 13:33
آفرین به امیر جون چقدر جالب نوشته منم با دخملم کار کردم سمیه جون فکر میکنم بچه ها خیلی باهوشند بدون هیچ سختی حرف الفبا رو یاد میگیرن مثلا تمام حروف به دخترم یاد دادم ودرست میخونه اما هنوز نمیتونه کنار هم بزارشون نمیدونم نمیدونم جلوتر یادادن ما درست یانه
خاله مرمر
8 آبان 91 10:20
کتاب جدیدات مبارک امیرجون عجب غرفه بازیه باحالی بودا. به منو ریحان که خیلی خوش گذشت. من هنوزم دلم از اون لوگو گنده ها میخواد
بهشاد(مادر رادین و راستین)
8 آبان 91 14:51
سلام ماشالله چه پسر دسته گلی ... خدا پشت و پناهش باشه مامانی مهربون هنوز دیر نشده ... یه طوری از غم و غصه گفته بودی که فکر کردم الان امیر جون 15 سالشه. توگل به خدا کن برو جلو ... اما اصلا به یه بچه فکر نکن موفق باشید
mamane radin
10 آبان 91 14:21
salam azizam. mamnoon ke behemon sar zadi. man dige dir be dir miam ama shoma pishe ma biaid.
کاکل زری یا ناز پری
11 آبان 91 21:36
چه پسر خوش تیپییییییی