امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

مامان و امیر ناز

سارینا جون

سارینا جون عمو مرتضی یه دختر ناز داره که تازه 5 ماهش تموم شده. امیر جونم کمی بهش حسودی می کرد توقع توجه زیاد من و پدرش و به سارینا نداشت. البته وقتی اومد خونه به همه گفت که سارینا خیلی خوشگله و دوسش دارم. اما اونجا تا توجه مارو می دید می گفت زشته! اینم یه عکس خوشگل از سارینا جون ...
4 مهر 1390

مهدکودک

خبر خبر  امیرنازم امروز رفت مهدکودک.قربونش برم بهتر از اونی بود که انتظار داشتم. درسته که همش حواسش بود که بیرون کلاس هستم یا نه؟ یه بارم که فکر کرد نیستم سریع جشمای خوشگلش بارونی شد.اما با توجه به وابستگیش به من بازم خوب بود. البته دوست نداشتم ببرمش مهد اما از اونجایی که تک نوه است و همبازی نداره دیدم بهتره که یه چند ساعتی با همسن و سالاش باشه. مهدش یه جو مذهبی هم داره که واسه تربیت مذهبی بچه هم خوبه. بزودی عکسای خوشگلشو می ذارم                             ...
4 مهر 1390

بدون عنوان

امیر نازم رفته تهران امیرجونم از پنجشنبه اومده تهران امروز که جمعه است رفته پارک نیاوران. الان با باباش و عمو مرتضی رفته استخر. وقتی رفتیم خونه عکساشو می ذارم. اینم چند عکس از نازنینم خونه عمو مرتضی اینجا امیر تو پارک نیاوران بازم حیوون خریده و مشغول بازی                                 ...
4 مهر 1390

امیر ورزشکار

امیر ورزشکار امیرنازم از اول تابستون اولین کلاس ورزشی و شروع کرد. اوایل زیاد ژیمناستیک رو دوست نداشت اما خیلی زود علاقمند شد. اونجا یه دوست صمیمی به اسم زاوش هم پیدا کرد. جالب اینجاست که مادر زاوش از دوستای دوران دبستان من بود که بعد این همه مدت اینجا دیدمش. امیرنازم اولین مسابقه عمرش رو روز جمعه 19 شهریور داد که برای تعیین سطح برگزار شد و اون و زاوش هر دو سوم شدند. زاوش از گرفتن مدال خیلی خوشحال شد اما از اونجایی که امیر جونم جز اسباب بازی هیچ چیزی رو کادو نمی دونه اصلا از گرفتم کادوش که یک لیوان برای گذاشتن مداد بود خوشحال نشد بماند که بعدا با تعریف کردن مدال اوردن تو مسابقه واسه پدربزگاش از هر دوشون جایزه گرفت. قربونت برم نازنینم ایش...
29 شهريور 1390

دندون درد

دندون درد امیر نازم از دیشب دندون درد داشت. امروز ساعت 2 بردمش دندونپزشکی. چون تجربه اولش بود خیلی راحت با هام اومد. کلی به دکتر سفارش کردم که چون بار اولشه نمی خوام خاطره بدی بشه. خدائیش دکتره هم خیلی با حوصله بود. اما با همه کارایی که دکتر انجام داد یهو وسط کار شروع کرد به جیغ و داد. انگار خیلی ترسید. دکتر هم گفت باید دندونش کشیده شه. خلاصه اینقد جیغ زد و تقاضای کمک کرد تا کار دکتر تموم شد. فکر نکنم حالا حالاها بره دندون پزشکی! همش بهم می گفت تقصیر توئه چرا منو اینجا اوردی؟ اصلا دیگه به جایزه هم توجه نکرد. جیغ که می کشید انگار قلبمو می کند. دارم فکر می کنم که مادر بودن چقدر اینجور مواقع سخته. حاضر بودم همه دندونامو بکشند اما پسرم ...
29 شهريور 1390

اقا خرگوشه

این شعر و تو وبلاگ جان بابا دیدم چون امیرنازم از کوچولوئیش تا حالا این شعر و خیلی دوست داره واسش می دارم اقا خرگوشه یه روز آقا خرگوشه رسيد به يه بچه موشه موشه دويد تو سوراخ خرگوشه گف ت : آخ وايسا، وايسا، کارت دارم من خرگوش بی آزارم بيا از سوراخت بيرون نمی خواهی تو مهمون يواش موشه اومد بيرون يه نگاهی کرد به مهمون ديد که گوشاش درازه دهنش بازه شايد می خواد بخوردم يا با خودش ببردم پس می رم پيش مامانم همونجا هم میمونم. مادر موشه عاقل بود زنی با هوش و کامل بود يه نگاهی کرد به مهمون گفت ای بچه جون! اين خرگوشه این خرگوشه خيلی خوب و مهربونه پس برو پيشش سلام کن بيارتش بخو...
26 شهريور 1390

تبریک تولد

تبریک تولد فدات بشم با این احساسات قشنگت. دیشب وقتی لباسایی که عمه هات بهم کادو دادن و پوشیدم تند اومدی بغلم کردی و گفتی مامان جونم چه خوشگل شدی تلبدت مبارک ایشالا عروسیت بیام. فدات بشم که کاربرد جمله ها رو نمی دونی و فقط تکرار میکنی. وقتی هم بهت گفتم کادوت کو؟ گفتی بابایی کادوت و بده من بدم (بابایی سکه گرفته بود)بعد عصبانی شدی گفتی مگه من پول دارم؟ مگه تو می ذاری برم کادو بخرم؟ قربونت برم که خنده هات واسم بهترین کادو دنیاست. امشب هم که عزیز اینا اومدن کیک و کادو اوردن شاکی شدی که تلبد منم هس به منم کادو بدین؟ منم کلی باهات حرف زدم تا بفهمی تولد همه تو نباید کادو بگیری البته چون الان تک نوه ای تولد هر کی میشه یه کادو بهت میرسه امشب هم ع...
23 شهريور 1390

بدون عنوان

موتورسوار من فدات بشم که اینقد عاشق موتور سواری هستی. این عکس 3 سالگیته که عین موتور سوارای حرفه ای رو موتور نشستی ..........           ...
22 شهريور 1390