امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

مامان و امیر ناز

اقا خرگوشه

1390/6/26 17:03
نویسنده : مامان سمیه
898 بازدید
اشتراک گذاری

این شعر و تو وبلاگ جان بابا دیدم چون امیرنازم از کوچولوئیش تا حالا این شعر و خیلی دوست داره واسش می دارم

اقا خرگوشه

یه روز آقا خرگوشه رسيد به يه بچه موشه
موشه دويد تو سوراخ خرگوشه گفت : آخ


وايسا، وايسا، کارت دارم من خرگوش بی آزارم
بيا از سوراخت بيرون نمی خواهی تو مهمون

يواش موشه اومد بيرون يه نگاهی کرد به مهمون
ديد که گوشاش درازه دهنش بازه

شايد می خواد بخوردم يا با خودش ببردم
پس می رم پيش مامانم همونجا هم میمونم.

مادر موشه عاقل بود زنی با هوش و کامل بود
يه نگاهی کرد به مهمون گفت ای بچه جون!


اين خرگوشه این خرگوشه خيلی خوب و مهربونه
پس برو پيشش سلام کن بيارتش بخونه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

بابای مهرسا
27 شهریور 90 13:26
سلام..ممنون که به من سر میزنید
مامان نیایش
27 شهریور 90 15:21
مرسی از لطفت عزیزم


مامان گیسو
27 شهریور 90 17:32
مرسی عزیزم لطف کردی در ضمن با اجازه لینک شدین خوشحال می شم لینک کنید