امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

مامان و امیر ناز

ما اومدیم

1392/6/16 23:17
نویسنده : مامان سمیه
768 بازدید
اشتراک گذاری

الان چند روزی میشه از تهران اومدیم یه چهار روزی موندیم و خرایدامون کردیم و برگشتیم البته با یه سرماخوردگی  شدید که من با خودم سوغات اوردم.. دو سه روز اول و مهمون خانواده شوهر عمه راحیل بودیم خداروشکر خانواده عمو مصطفی مثل خودش خونگرم و مهربونن و حسابی بهمون خوش گذشت.. توام که با نیما خواهرزاده عمو مصطفی که از قبل تو مراسم عقد عمه دیده بودی حسابی جور شدی و باهاش میموندی خونه و بازی می کردی و منم با خیال راحت به خریدام می رسیدم.. چون نیما یه چند سالی از شما بزرگتر بود حسابی باهات کنار می اومد و من خیالم راحت بود اما یه روز که یه خواهرزاده دیگه عمو مصطفی پرنیان که یکسال از شما کوچکتره اومدو زیاد با بازی های پسرانه شمارو دوست نداشت با کمال تعجب دیدم که از کارش عصبانی نشده و عین یه مرد گفتی که اون دختره اشکال نداره نذاریم گریه کنه بیاد باهامون بازی کنه جالب اینجاست که تازگی ها خیلی در برابر دخترها انعطاف و مردانگی نشون میدی وقتی هم خونه عمو مرتضی رفتیم همین حس و به سارینا داشتی و می گفتی مامان اگه کسی بخواد سارینارو اذیت کنه با من طرفهتعجب کشته مرامتم من.. همین تیپ دختر کشت و حفظ کنی بزرگتر که بشی از این مرام ها زیاد باید خرج کنیچشمک یه شبم که خونه دخترداییم بودیم و از اونجا که پسرش طاها حسابی اقایی کرد و همه اسباب بازیهاش و بهت داد اونجام همه چی خوب بود بماند که تازگی ها حسابی از گوشی من مایع می ذاری و با بازیهاش به دوستات پز می دی بعضی وقتها هم صدا می کنی مامان گوشی من و بدهتعجب وقتی هم وسط بازیت گوشیم زنگ می خوره حسابی طلبکار میشی اخه بچه این گوشی نه وسیله بازی تو حالا کو گوش شنوا..یه روزم با دوست نازنینم شیما جون که جسابی زحمتش و زیاد کردیم بردمت برات کت و شلوا گرفتم که اینقدر بهت می اومد وقتی پوشیدی که فروشنده طاقت نیاورد و اومد بوست کرد و یه پاپیون مجانی هم بخاطر خوشتیپیت گرفتی حتما عکس لباسارو می ذارم..خونه خاله معصومه هم که خیلی بهت خوش گذشت از قبلش پزش و به دخترداییم می دادی که خاله معصومه خیلی مهربونه که واقعا هم همینطوره و حسابی بهت رسید و غذای مورد علاقه ات که ماهی و ماکارونی بود و درست کرد و حسابی خوشحالت کرد این دفه نشد جز خرید برای تفریح جایی بریم اما به همه زحمت دادیم و خوش گذشت اما اون سرماخوردگی اخرش حسابی اذیتم کرد از وقتی هم که اومدیم دنبال خریدهای عروس سر و سامان دادن به جهیزیه اش هستیم. کلاسهای تابستانی امیر هم تموم شد و فرشته ام اخرین روزهای تعطیلات برای رفتن به کلاس اول و می گذرونه البته تا اومده شروع کرده که حوصله ام سر میره و ببرینم خونه دوستام حالا تو این همه کاری که یه ماه مونده به عروسی رو سرم ریخته عذاب وجدان بی همبازی بودن توام همراه همیشگیمه الهی فدات بشم که حق داری می گی حوصله ام سر میره و من چقدر غصه می خورم که اینهمه به کارتون و تلویزیون وابسته شدی بخدا تا فرصت می کنم میبرمت بیرون اما یه وقتایی هم واقعا نمیشه می خوام بدونی مثل همیشه عاشقتم ...

چند تا عکس از تهران

دوست محبوب پسرم نیما

نیما و امیر

اینم محمدطاها و امیر

امیر و محمدطاها

این سارینا کوچولو

سارینا

اینم چند ژست از امیر تو حیاط خونه عمو مرتضی

امیر

امیر

امیر

امیر

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

شازده امیر و رها بانو
17 شهریور 92 2:52
سلام سمیه جان همیشه به گردش خانوم به سلامتی عروسی دارین سرت شلوغه تا باشه از این کارا انشاالله همیشه شادی باشه ممنون که میایی پیشمون یه قرار بذاریم همدیگرو ببینیم البته اگه وقت داری


سلام نازنینم حتما تو اولین فرصت قرار می ذاریم همیشه از دیدنتون خوشحال میشم
مامان ترنم
17 شهریور 92 8:55
به سلامتي عزيزم. خوبه حالا هم خريد كردي و هم حسابي بهتون خوش گذشته . همش هم مهموني و ...
قربون اين پسر خوشتيپ كه اينطوري پاپيون هديه مي‌گيره.
مي‌گم اگه براي خريدهاي خودت هم گل پسر رو مي‌بردي حداقل از تخفيف‌هاي خوبي بهره‌مند مي‌شدي.

سلام نازنینم نه دیگه واسه خریدای خودم همینجوری تخفیف دادن
منا مامان یسنا
17 شهریور 92 16:41
هزار ماشاالله تپلی شدی


مرسی خاله جون
عاطفه
17 شهریور 92 19:26
یعنی از همین حالا قلق دخترا دستشه ها خوب دل همه رو به دست میاره ماشالله به گل پسر که انقدر آقاست و انقدر خوب با دوستاش بازی میکنه . مامانی عروسی هم مبارک باشه ، عکسای لباس گل پسرم بذار ببینیم . فروشنده بایدم ببوسدش با این خوشگلی و آقایی این شازدهایشالله همیشه تو جشن و شادی باشید و سرماخوردگیت هم زود زود زود خوب شه


سلام نازنینم دیگه تیپ دختر کش داشتنم دردسر داره خب مرسی از لطفت گلم
مامی یلدا و سروش
17 شهریور 92 23:13
اول از همه روز خودت رو سمیه جون بهت تبریک میگم.
ما هم دختریم دیگه دخترای مامانامون
بعد هم بلا به دور باشه امیدوارم بهتر شده باشی سرما خوردن توی این فسل بدترین سرماست خیلی مواظب امیر ناز باش که اونم سرما نخوره


مرسی عزیزم درست میگی چشم مرسی
مامی یلدا و سروش
17 شهریور 92 23:14
سفرتون همیشه بی خطر باشه براتون
قربون تیپ گل پسری بشم من بااین ژست هاش که انگار داره میرقصه


مرسی گلم لطف داری
مامی یلدا و سروش
17 شهریور 92 23:14
خصوصی هم داری
مامان بهراد
18 شهریور 92 0:13
سلام دوست خوبم پیامت رو خوندم و حسااااابی از تعجب دهنم وا موند
واقعا دنیای گوچیکیه عزیزم
خلاصه فامیل در اومدیم اونم از طریق انیسه که واقعا خانووووم و دوست داشتنیه و واقعا بین عروس های خانواده بهش علاقه ی خاصی دارم خلاصه خیلییییییییی خوش حال شدم



سلام نازنینم منم خیلی خوشحال شدم واقعا که انیسه جون ماهه ایشالا ببینیمتون
مانی محیا
18 شهریور 92 12:42
ای پسر دختر کش...و ای مامان دختر کش!!!


مرسی دوست گلم ما دختر دوستیم نه دختر کش
مامان ایمان جون
19 شهریور 92 12:55
به به حسابی خوش گذشته به امیرجونی
حرکات موزون هم که بلده گل پسرمون


اره که بلده قراره عروسی خاله جون حسابی بترکونه
مامان گیسوجون
19 شهریور 92 17:13
ای جانم اینهمه آقا شدی بوسسسسسس


سلام خاله جون مرسییییییییی
مامان زهرا ناز
20 شهریور 92 1:31
سلام عزیزم انشالله همیشه به عروسی
پیامتو خوندم و تعجب کردم و چه قدر جالب بود که از مدتها قبل با هم دوست های مجازی بودیم ولی از فامیل بودن هم خبرنداشتیم و...
از این اتفاق خوشحااااااااااااااااااااااالم



سلام عزیزم منم خیلی خوشحال شدم مرسی
مامان دینا جون
21 شهریور 92 23:51
سلام عزیزم .همیشه شادی وعروسی باشه امیدوارم که حالتهم بهتر شده باشه .چه جالبه که تولد شما هم 23 شهریوره .پیاپیش تولدت مبارک دوست خوبم.


مرسی عزیزم تولد فرشته ات هم مبارک
متین
23 شهریور 92 23:57
ژ ستاشو ای شیطون چه بلده بووووووووووووووووووووووووووووس خوش تیپ خاله ماشالا
مامان مریم
30 شهریور 92 13:01
هم خوش تیپ هم دختر کش چه شود
سفرتون بخیر خداروشکر که خوش گذشته بهتون...عکس خوش تیپ خانو بذار ببینیم


سلام نازنینم چشممممممم
amirali
7 آذر 92 10:02
like