امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

مامان و امیر ناز

نازنین پدرم

1392/3/14 20:49
نویسنده : مامان سمیه
1,592 بازدید
اشتراک گذاری

نازنینم این روزها اسمون دلم ابری اخه مثل بچه ها دلم واسه مامانم تنگ شده مامان نازنینم روز  پنج شنبه عمل شد خداروشکر با اینکه بیهوشی خیلی طولانی داشت اما عملش موفقیت امیز بود و امروز اوردنش بخش من هنوز نتونستم ببینمش اما خوشحالم که حالش بهتر شده..بخاطر استرسی که این روزها داشتم نشد واسه روز پدر چیزی بنویسم اما می خوام از بابای نازنینم بخاطر همه زحمتهاش تشکر کنم بخصوص این چند وقته که مامان مریضه حسابی هواشو داشتی و این چند روز و همش تو بیمارستان بودی مامانم خیلی خوشبخته که تورو داره و من هم مثل همیشه به داشتنت افتخار می کنم به تویی که بهترین پدر واسه من و بهترین پدربزگ واسه پسرم هستی امیدوارم سایه ات همیشه بر سرمون باشه.. از طرف امیرجونم هم این روز رو به بابا رضا تبریک می گم و به خاطر همه چیز ارت ممنونم..

ًپی نوشت: نازنین پسرم من و ببخش که این روزها اصلا نمی تونم برات وقت بذارم اخه مامانم مرخص شده و حسابی سرگرم پرستاری از اون هستیم حتی وقت نمی کنم که به این خونه ات که حسابی دلتنگش و دوستای خوبی که اینجا دارم سر بزنم من و ببخش که این روزها حسابی خستگی هامو تحمل می کنی و همش مجبوری ازم بشنوی که ارومتر عزیز اذیت میشه ممنون که با دستای کوچولوت مامانم و تو راه رفتن همراهی می کنی امروز دیدم خیلی بی حوصله ای مامانم و سپردم به خواهرم و اوردمت خونه خاله طاهره که حسابی با بچه ها بازی کنی خداروشکر تا الان حسابی بهت خوش گذشته  دوستت دارم عشق زندگی من

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

منا مامان یسنا
8 خرداد 92 23:52
عزیزم خوشحالم برای مامانتون.خیلی خداروشکر.فقط خیلی مراقبش باش بعدازعمل خیلی مراقبت ازشون حساس امیدوارم به زودی زود خوب بشن در اولین فرصت زنگ میزنم بهتون خیلی دلمئ براتون تنگ شده بعداز فوت مادر بزرگم وعمل مادر بزرگ دیگم خیلی از لحاظ روحی ضعیف شدم وبارها خواستم زنگ بزنم بهتون ونشده کوتاهی منو ببخشید وارزوی بهبودی سریعتر برا مادرتون دارم.میبوسمتون

ممنون گلم

شازده امیر و رها بانو
9 خرداد 92 1:06
سلام سمیه جون انشاالله مامانت زود زود خوب میشه و شما هم سر حال و قبراق میای خبر میدی عزیزم خدارو شکر که تو این روزهای سخت پدرت همراه مادرت بود به امید سلامتی مادر گلت عزیزم
مامان ترنم
9 خرداد 92 11:14
براي سلامتي مادر نازنينت دعا مي‌كنيم. و چه خوشبخته اين مادر با داشتن همسر مهربوني مثل پدرت ، دختر گلي مثل خودت و نوه نازنيني مثل امير. هميشه سالم و تندرست باشيد.
بابای کیان
10 خرداد 92 13:50
سلام. ماشالا این گل پسر ناز ما چه بزرگ شده. خدا نگهدارش باشه. امیدوارم مادرتون تندرستیشون را هرچه زودتر به دست بیارن این گل پسر نازو ببوسید
مامان یلدا و سروش
14 خرداد 92 17:59
سمیه جون انشاالله خدا سایه پدر و مادرت رو از سرت کم نکنه. خدا رو شکر که عمل موفقیت آمیز بود
مامان نیایش
15 خرداد 92 16:02
عزیزم ان شاالله که حال مادرت روز به روز بهتر بشه براشون دعا میکنم واقعا که ماها همیشه به مادر و پدر هر چه قدر هم که بزرگ بشیم نیاز داریم زنده باشن الهی
معصومه
17 خرداد 92 15:26
سلام عزیزم...ان شاالله حال مادرت به حق این عید بزرگ زود خوب میشه و سالم و تندرست میشه مثل قبل.. منم امروز شدییید دلم برا مامانم تنگ شده کاش یکی بیاد منو ببره خونشون
مامانی وروجک ارمیا
17 خرداد 92 18:54
سلااااااااااااام گلم خییییییلییییی ناراحت شدم که مادر کسالت دارن .امیدوارم که خیلی زود خوب بشن.
مامان یلدا و سروش
18 خرداد 92 14:56
زندگی آرام است، مثل آرامش یک خواب بلند. زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ. زندگی رویایی است، مثل رویای ِیکی کودک ناز. زندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه ی باز. زندگی تک تک این ساعتهاست، زندگی چرخش این عقربه هاست، زندگی مثل زمان در گذر است... امیدوارم که بهار دلت همیشه شاد باشه و هیچوقت رنگ خزان نگیره عزیزم
SaYa
18 خرداد 92 18:29
سلام عزیزم خوبی ؟مرسی که اومدی پیشم امیر جون خوبه؟ خوشحالم که عمل مادر خوبت موفقیت آمیز بوده و ایشالله هرچه زودتر مثل قبلشون سرحال بشن عزیزم پسر گلت ببوس
مامان گیسوجون
19 خرداد 92 0:59
دوست گلم سلام اولین تبریک به خاطر سلامتی مادر گرامیت و دومین تبریک به خاطر وجود گل پسری به این گلی خدا برات حفظشون کنه بوسسسس
مامان دینا جون
27 خرداد 92 23:24
خدار وشکر که سلامتی برای مادر عزیزت حاصل شده .خدا پدر ومادرتون براتون نگه داره.سمیه عزیزم واقعا خسته نباشی بابت مراقبت از مادرتون .امیر رضای عزیزمو میبوسم[
حامد
4 تیر 92 19:50
سلام. امیدوارم روزای خوبی داشته باشین و از اینکه مامانم سلامتی خود را باز یافته خیلی خوشحال شدم و امیر جونم و میبوسم