فرشته کوچولوی خاله پر کشید
سلام فرشته کوچولوی خاله... دلت نیومد از بهشت جدا شی نازنینم? نگفتی مامان فاطمه منتظرته خاله? کاش میومدی و میدیدی که اغوش گرم مامان فاطمه ات از بهشتی که توش هستی هم برات لذت بخش تره? نگفتی مامانت اینهمه منتظرت بود اینهمه تو غربت بخاطرت تنهایی و تحمل کرد و حالا که تنهاش میذاری دلش برات تنگ میشه? اخه تو این چهار ماه تو همدمش بودی و کلی بهت وابسته شده حالا بدون تو چه کنه فرشته نازم? یادته چند تا پست قبلی چقدر واسه اومدنت خوشحال بودم? روزی که فهمیدم قراره بیای هم جمعه بود و امروزهم که پر کشیدی رفتی جمعه است..صبح زود که مامان بزرگت برام زنگ زد و خبر رفتنت و با کلی گریه بهم داد تمام تنم می لرزید از غربت مامان فاطمه ات از اینکه تنهایی چه زجر...
نویسنده :
مامان سمیه
21:29