امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

مامان و امیر ناز

تعصبت به داداشی

1391/7/22 20:06
نویسنده : مامان سمیه
1,008 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازم.. خیلی جالبه که به پسرداییت محراب به قول خودت داداشی خیلی تعصب داری چون اون 10 ماهشه و 4 دست و پا می ره یه وقتایی مثل امروز شیطنت می کنه و بلا سرش می اد این جور وقتا امیرجونم کلی عصبی می شه و با داد و فریاد می گه بچه رو بگیرید نمی بینین گریه می کنه؟ دوست دارین بمیره خب بگیرینش مواظبش باشین. امروز وروجک عمه وقتی می خواست از در بره بیرون لبش خورد به زمین و حسابی خون اومد.. ما همه حسابی هل شدیم و سرگرم بچه شدیم یهو دیدم تو رفتی تو ایوون و بلند بلند گریه می کنی و هی می گی وای لبش خون اومد بعد اومدی سرمون داد زدی که چرا مواظب بچه نیستین؟ الهی فدات بشم که اینقدر مهربونی و دوسش داری..عزیز برات کلی اسباب بازی از مشهد اورد و کلی روز و باهاش سرگرم بودی با اینکه اینهمه محراب و دوست داری از اینکه اب دهنش می ریزه خیلی بدت می اد و دوست نداری اسباب بازی هات و اب دهنی کنه.

اینم عکس قشنگ عمه

عشقم

عمه فدای لبای خوشگلش بشه که ورم کرده

ناناز

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

مامانی وروجکl
22 مهر 91 21:00
ای جان چه پسر نازی!ایشالله همیشه سلامت باشه.امیرجون افرین به این تعصب و احساس مسئولیت و مهربونیت.
مامان پریسا
22 مهر 91 22:47
اخی عزیزم خب عمه جون مواظب این وروجک باشید دیگه
سیدمهدی
23 مهر 91 9:17
سلام رمز رو مجدد براتون خصوصی کامنت کردم امیرناز رو ببوسید
ستاره
23 مهر 91 11:33
ای جوووونم چقد عکسش خوشگله الهی فداش بشم که اینقد حساسه و گریه میکرده ...عزیزم..بوووووووووووس
مامانی چشم به راه
24 مهر 91 18:15
الهی قربون مهربونیات امیرجون...چقد توعاقلی عزیزخاله...دلم براتون تنگ شده بودباورکن دوست من خیلی تولاک خودم بودم این مدت ...منوببخش بهتون سرنزدم..دوستتون دارم
فرزانه
24 مهر 91 18:30
وااااااااااای ماشالله چه کوچولوی نازیه ... مثل امیرناز...
یاس
25 مهر 91 1:11
عزیز دلم.قربون دل مهربونت برم.چقدر حساسه این پسر ما


مرسی عزیزم لطف داری
حسينيه علي اصغر
25 مهر 91 13:56
خدا تنها پنجره ی امیدی است که هیچ گاه بسته نمی شود... تنها کسی است که با دهان بسته هم می شود صدایش کرد... با پای شکسته هم می شود سراغش رفت.. تنها خریداری است که اجناس شکسته رابهتر بر می دارد... تنها کسی است که وقتی همه رفتند باز هم می ماند... وقتی همه پشت کردند آغوش می گشاید... وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت می شود... و تنها سلطانی است که با بخشیدن دلش آرام می گیرد ونه با انتقام گرفتن! خدا را برایت آرزو دارم... ============ سلام خوبي ممنون از حضورتون ناز گلتون در پناه علي اصغر به روزم
مامانی چشم به راه
26 مهر 91 8:39
سلام خوبی مهربونم؟
ماشاءالله به گل پسرت که انقد مهربون وباهوشه....
ایشالله همیشه شاد باشید وامیرجون هم در سایه پدر ومادر مهربونش بزرگ بش.
دوست خوب خودممممممممممم
ممنونم که به خونه دلم سر میزنی و من رو شرمنده تمام مهربونی هات میکنی..


سلام عزیزم مرسی از لطفت ایشالا به زودی به ارزوت برسی گلم
مامان آرشیدا کوچولو
26 مهر 91 13:37
عزیز دلم ژله ها رو باباهی آرشیدا با سشوار داغ به پشت ظرف گرفت و درش آورد انشالله قسمتتون بشه به اهواز بیاید و از کارون دیدن کنید امیر نازم رو ببوس
بابابزرگ ارسطو
27 مهر 91 9:54
آفرين به امير جون كه اينهمه مردونگي داره آفرين به پسر گلم
حسينيه علي اصغر
27 مهر 91 10:05
سلام خوبي خواهر عزيز عكس پسرتونو ديدم ان شاالله خداوند پشت و پناه پسر نازتون باشه و هم خودتون و هم كل خانواده تون سپاس از حضورتون ====== گل غنچه اي از سلاله حيدر بود افسوس كه مثل لاله اي پرپر بود آن ظهر عطشناك چه غوغايي كرد آن مرد كه نام كوچكش اضغر بود
شادي
27 مهر 91 22:55
آخي ، جاااااااانم
شبنم
29 مهر 91 0:33

اگر گفتید من الان از چی خوشحالم و انقدر ذوق کردم؟؟
بله درسته!!..من الان افتخار داشتم که چهره ماه و مهربون یکی دیگه از دوست های خوبم رو ببینم..
پس بگو این امیرناز که انقدر بانمکه و خوشگل به کی رفته؟!..خب معلومه دیگه،به مامانی گلش.


مرسی شبنم جونم خیلی ماهییییییییییی
شبنم
29 مهر 91 0:34
چرا فقط دو تا عکس؟؟..این که کم بود؟ من حدود بیست تای دیگه عکس لازم دارم!!
تیناتینی
29 مهر 91 16:44
نمیدونم شما اومدین وبم نظر دادین؟ ادرس نذاشته بودین.پسمریه نازی داری
مامان گیسوجون
30 مهر 91 0:05
سلام عزیزم خوبی ؟
ببخش دوست نازنینم اگه نمی رسم تند تند بیام به خدا اما به یادت هستم تو دفترچه ام کلی اسم نوشتم که باید بهشون زنگ بزنم اما هنوز فرصت نکردم
ای جانم چه پسر مهربونی داری خدا حفظش کنه


سلام عزیزم همینکه اومدی کافیه گلممممممممم
تیناتینی
30 مهر 91 13:10
راهین= یه حرفایی همیشه هست؟ اره خودمم . کتاب 4 اثر فلورانس اسکاول شین. فوق العادس.
تیناتینی
30 مهر 91 13:11
اره 21 سالمه... اما از 50 ساله ها پیرترم. کاش میومدم میگفتم نه از ته دلم نیست. اما دروغ نمیگم...
تیناتینی
30 مهر 91 21:13
مشخصه عشقیه. جونم بهشه.کاش میتونستم بگم بیخیال. در مورد تفکر ادماس. در هر مقطعی باشی بدردت میخوره. حتا سوپر باشی!
فرزانه
8 آبان 91 14:45
سلام خدا حفظش کنه متشکرم که خواندی مرا ... با این اوضاع و احوال اقتصادی کی جرات می کنه برای بچه ی دوم اقدام کنه ؟؟!!! خوشبختانه محمد با بچه ها خیلی خوب برخورد می کنه اما ازم خواهر یا برادر نخواسته شما و امیر جان به لیست دوستان ما اضافه شدید