بلا به دور نازنینم
نازنینم دو سه روزیه که مریض شده.. سرماخوردگی و تب و ... این ویروس لعنتی بی حالت کرده و دو روزه نرفتی مدرسه.. بماند که تنبل خان مامان خوشحال از نرفتن به مدرسه و دیشب می گفتی مامان داروهامو نخورم بهتر نشم نرم مدرسه..ای وای من... نازنینم وقتی بی حالی و مریض میشی دلم خیلی می گیره ایشالا زود خوب شی نازنینم... دیروز موقع برگشتن از دکتر یهو گفتی مامان می دونی چرا می گم واسم خواهر واسم بیار؟ گفتم چرا مامانی؟ گفتی اخه من بزرگ شدم ازدواج کردم اونوقت بچه ام که عمه نداره .. الهی من فدات بشم اینقدر بامزه گفتی که من بوس بارون کردم پسر باهوشم و نتونستم چیزی بگم نازنینم.. چهارشنبه با دوستای من قرار پارک گذاشتیم و تا با امیر محمد و امیر مهدی کلی بازی کردی اینم عکسش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی