امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

مامان و امیر ناز

امیر مرد شده تنهایی میره مهمونی

1391/4/23 17:52
نویسنده : مامان سمیه
1,137 بازدید
اشتراک گذاری

الهی فدات بشم نازم دو ساعت خونه نیستی و رفتی خونه عزیز من اولش با خودم گفتم حالا که نیستی و شیطنت نمی کنی کمی استراحت کنم اما خوابم نبرد دلم برات تنگ شدههههه... از صبح گیر دادی بری خونه مامانم وقتی هم گفتم کار دارم با یه ژست مردونه گفتی خب مامان خودم بزرگ شدم زنگ بزن پدرجون بیاد دنبالم تنهایی برم خلاصه زنگ زدم و خودت حرف زدی اونا هم دامادم و فرستادن دنبالت جالب اینکه تا رفتنت قطعی شد اومدی بغلم کردی و گفتی مامانی نمیشه تو هم بیای اخه دلم برات تنگ میشه؟ گفتم عزیزم اخه من الان کار دارم بعدا میام بعد گفتی خب باشه زود بیا مواظب خودت باشه درو رو هیچ کس باز نکن ممکنه اقا دزده باشه درسته تو بزرگی اما ممکنه بیاد کرشت و ببره (منظورش از کرشت کش موی سرمه که هزار تومنم نمیشه) گفتم نگران نباش مامانی مواظبم بعدش کلی بوسم کردی و همراه عمو رسول رفتی.. دیشب رفتیم خونه یکی از دوستای بابایی. کلی با بچه ها بازی و شیطونی کردی یه خونه بزرگ و ویلایی بود که حسابی واسه بازی مناسب بود.. یکی دو بارم تو بازی دعوات شد و گریه کردی وقتی عصبانی میشی دیگه خدا رحم کنه...

امیر اماده واسه مهمونی رفتن...

ن

امیر و دوستاش

 

 

م

م

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

مامان نیایش
23 تیر 91 17:57
الهی پسر گلم مردی شده برای خودش جای پسری خالی نباشه مامانی ایشالا همیشه شاد باشه
مهسا مامان مرسانا
23 تیر 91 20:19
قربونت بشم که از صورت مثل ماهت مهربونی می باره

دوست دارم امیر نازم


مرسی خاله جون منم دوستت دارم
مامان کیان
24 تیر 91 0:08
الهام
24 تیر 91 7:48
الهی قربون خوش تیپم بشم نگاش کن چقد نازه پسر ما
مامان سونیا
24 تیر 91 9:20
ماشاالله به این بزرگ مرد کوچک که به فکر مامانی هم هست
مانی محیا
24 تیر 91 9:44
آخی.. از کرشت خیلی خنده ام گرفت.. مرد کوچولو!!


همین و بگو این همه چیزززز
فرزانه
27 تیر 91 17:38
سلام ... هزار ماشالله چه پسر ناز و خوشگلی ممنون به ما سر زدین .. لینکتون میکنیم با اجازه
مامي نسيم ( مامان ملودي )
28 تیر 91 8:21
عزيزم قبل از همه ممنون از حضورتون توي وبلاگ دخترم و تعريفتون


مرسی گلم
مامي نسيم ( مامان ملودي )
28 تیر 91 8:22
من يه دوست دارم البته پسرش 8 سالشه اما كپي اميرنازه . تا ديدمش ياد اون افتادم . من عاشقشم . البته تنها فرقش اينه كه اون سبزه هستش . و اسمش هم پارسا هست
مامي نسيم ( مامان ملودي )
28 تیر 91 8:23
ما مامانا شايد خسته بشيم اما محتاج بوييدن و بوسيدن نفس كشيدن سلول سلول بدنه اين ني ني ها مون هستيم . خدا انشا الله حفظ كنه براتون


مرسییییییییی گلم واقعا همینطوره
ilijoon
28 تیر 91 10:11
به به پسرمون ديگه مردي شده برا خودش دوستت داريم مرد كوچولو


مرسییییییییی خاله جون
ilijoon
28 تیر 91 10:11
مامان گیسو جون
28 تیر 91 13:12
وای خاله قربون این عزیز بره
همیشه به شادی و مهمونی خاله جون


مرسی خاله جونمممممممممم
منا مامان یسنا
29 تیر 91 15:09
این هفته خیلی به یادتون بودم میدونی چرا؟واسه اینکه ازشهر بابل گذشتیم در سفری که به تهران داشتیم خیلی دلم میخواست ببینمتون اما در رفتن با خواهر شوهرم بودیم ونیمه شب بود ودر برگشتن تنها بودیم ولی رومون نشد که سر ظهری مزاحمتون بشیم ولی دفعهی دیگه اگه تنها بودیم حتما مزاحمتون میشیم این سری بهتون خبرمیدیم


الهیییییییییییی حیف شد کاش میومدین
ame nanaze amir naz
30 تیر 91 17:05
جیگرت رو برم.بهلههه که پسرم مرد شده.بیشتر وقتا تنها پیش من می مونه .اصلا هم شیطنت نمی کنهههه.اصلاااااااااااااااا


واقعااااااااااااااااااا