گردش
فعلا قرار شد بابلسر بمونیم امروز جواب ارشد اومدو من قبول نشدم کلی دیپرسم. اما ایشالا دوباره می خونم تا قبول شم. چون وسایل و جمع کرده بودم دوباره در حال باز کردنم انگار یه جور اسباب کشی کردم نازگلمم حسابی حوصله اش سر رفته چون من کار دارم و وقت بازی باهاش و ندارم. البته دیروز با خانواده مادرم و دایی احمد و عموم اینا رفته بودیم کنار دریا و نازم حسابی بازی کرد.
اینم یه عکس از گلم به همراه بابایی و برادرزاده نازم عشق عمه محراب جونم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی