خاطرات روزانه
نازنینم
این روزها کلی با چند وقته قبل فرق کردی انگار تا تولدت شد بزرگتر شدی و بیشتر می فهمی. یهو اون پسر ارومم تبدیل شد به پسری کوچولویی که دوست داره تمام مدت باهاش بازی کنن و سرش و گرم کنن. من فدات بشم یه وقتهایی خیلی دلم واست می سوزه اخه چون نوه اول هستی هیچ همبازی نداری و فقط بزرگترا دوروبرت هستن. که اونام نمیتونن انرژی زیادت و پاسخگو باشن. شاید واسه همین که همش دوست داری کارتون ببینی یا بازی کامپیوتری کنی اما چون واسه چشمای خوشگلت خوب نیس سعی میکنم که زیاد نبینی.عاشق اسباب بازی شکل حیوونای مختلف هستی اینقدر خریدی که اگه جمعشون کنی میتونی یه باغ وحش درست کنی.خیلی دوستت دارم نازنینم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی