جشن کوچولو
واسه نازگل مادر در روز کودک یه جشن کوچولو گرفتم. چون قرار بود دایی احمد اینا شام خونه ما بودن یه کیک درست کردم برات هم کادو گرفتم. رو کیک شمع گذاشتم و اوردم. کلی با دیدنش ذوق کردی زندایی هم زحمت کشید برات کادو اورد ما هم یه هدیه کوچیک به محراب عمه دادیم و خلاصه با همین کارهای کوچیک تو کلی ذوق کردی و شاد شدی و کلی ازم تشکر کردی من فدات بشم که اینهمه به یه شمع ذوق می کنی. دیروز هم رفتیم پارک یه جشنواره کودک بود البته چون شلوغ بود زیاد خوشت نیومد کمی نقاشی کردی و بعدش رفتیم پارک بازی کنی البته با فاطره اینا رفتیم اما چون کم موندیم حسابی شاکی شدیم قرار شد امشب بریم خونه فاطره اینا و راضی شدی. من بمیرم برات که اینقدر دنبال هم بازی هستی دیروز گفتی مامان می شه یکی از بچه هایی که پدر و مادر ندارن و بیاریم پیش ما زندگی کنه خیلی کار خوبیه تازه با منم بازی می کنه.. من فدات بشم که همش دنبال همبازی هستی.. چند روز قبل هم می گفتی کاش من دو قلو بودم..
اینم کیک
اینم امیر و محراب جونم
اینم امیر با کادوها
اینجام در حال نقاشی درجشنواره روز کودک پارک نوشیروانی